کد مطلب:94449 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:211

خطبه 032-روزگار و مردمان












[صفحه 136]

داد از این آدمیان سست پیمان! فریاد از این زمان بی امان! ای مردم، آگاه باشید كه ما، در روزگاری كینه ساز و ستمكار پرور چشم گشوده ایم نیكوكاران را به بزه كاری متهم می كنند و عصیان پیشگان را فزونی سركشی و عناد آرزوست. از دانسته ها و كردار ایمان آمیزمان بهره ای نمی گیریم و در بلاهت و نادانی هایمان دل به پرسش و كاوش نمی دهیم از رویدادهای هولناك، بی هیچ بیمی، در اندیشه فرو نمی رویم تا اینكه در این بی خبری گرفتار شویم در این روزگار آدمیان بر چهار گونه اند: اولین گروه آنانند كه، بدلیل سست عنصری و ضعف نفس و كندی شمشیر و بی مایگی و بی برگی، قادر نیستند تا دل از فساد و تباهی بركنند دومین گروه كسانی هستند كه، تیغ از نیام كشیده، سرشت زشت خویش را آشكار ساخته، سواره نظام و پیاده نظام سپاه را بسیج نموده و خویشتن را برای یاغی گری و گنهكاری آماده كرده اند و به سودای متاع ناپایدار دنیا، كالای پر بها و پایدار آخرت را با دین فروشی بفروخته و یا اینكه برای خودنمائی و فخر و شوكت، سوارانی پیشاپیش خویش به حركت آورده، و یا از روی هوس پیشوا شدن، بر منبری بالا روند وه! كه چه بد تجارتی است فروش فردوس جاوید و خرید متاع خزف به

ای دنیای فانی سومین گروه آدمیانی هستند كه، دنیا را به عمل آخرت آرزو می كنند و آخرت را به كردار نیك دنیا، خواهان نیستند. اینان با منشی خاص، كمی خمیده پشت و متواضع با گامهائی كوتاه و آرام حركت می كنند كنارهای جامه خود را جمع می كنند و خویشتن را در لباس امانت و نیكوكاری بسی صدیق و شفیق می نمایانند و بدینسان دین پاك آفریدگار را وسیله گناهكاری خود قرار می دهند چهارمین گروه مردمانی هستند كه، بر اثر حقارت و ضعف نفس و بی بهره گی از وسایل نیل به ریاست و سیادت، كنج عزلت می گزینند و وارستگی بهانه می كنند. اینان خویشتن را قانع می نمایانند و لباس پارسائی را آذین خود می كنند حال آنكه نه در درون خانه و نه بیرون از منزلشان به اهل زهد و تقوی شبیه و مانند نیستند باقی ماندگان گروهی هستند كه، یاد بازگشت بسوی پروردگار چشمشان را از هر آرزوی هوس آلودی بپوشاند و بیمی كه از روز رستاخیز دارند چشمه چشمانشان را پیوسته پر آب نماید. از این گروه برخی رمیده دل و آسوده جانند، و بعضی افسرده روح و بیم آلوده فكرند، و عده ای زبان در كام كشیده و مهر سكوت بر لب نهاده اند گروهی به پاكی دل و جان، ثناخوان آئین راستینند و سوز ناله هاشان برای توبه و آ

مرزش، بلند است و نیز كسانی هستند كه پرهیزكاری و پارسائی، آنان را از شر و شور و شادی و نشاط انداخته، از اینرو فروتنی و شكستگی، جانشان را فرا گرفته و گوشه نشینشان كرده، تشنگیشان را آب دریائی شور و بدمزه تسكین می دهد لبانشان پژمرده و بسته است و دلهاشان از زخمی سوزنده در گداز است. اینان آنقدر مردم را پند و اندرز بخشیده اند و مردم نصایحشان را نشنیده اند كه: خسته و پریشان و خوار گشته و نظیرشان كم شده است پس دنیا باید در چشم شما ناچیزتر و بی مقدارتر از تفاله برگ سلم و پرزهای ریخته شده باشد. از اینرو سزاست، پیش از آنكه آیندگان پس از شما از احوالتان پند گیرند، شما از چگونگی زندگی و سرنوشت پیشینیان خود حكمت آموزید و دنیا را را نكوهیدگی رها سازید. چنانكه گفتی، آنان كه از شما به او شیفته تر و شیداتر بودند، دنیا بخواری آنانرا از خود رانده و به دورشان افكنده است


صفحه 136.